Skip to main content

دانلود فیلم بازخوانی شعری از سید محمد مهدی شفیعی در مورد شهادت توسط سردار سلیمانی

این شعر پرمعنی با اینکه درد دل بازماندگان از قافله شهداست، تسکین خاطر خانواده های شهدا و دلداگان شهداست. همچنین ما را با یکی از وجوه نورانی سیره شهدا که همانا یاری مظلومان و مستضعفان عالم است آشنا می سازد که شهدا در عین مظلومیت به تاثی از امام حسین علیه السلام همواره یاور مظلومان و خصم ضالمان بوده اند. خدا را شکر می گوییم که سردار سلیمانی به صبح شهادت رسید و از خدا می خواهیم که گرفتار شام مرگ نشویم. خدایا به ما بینش و فرصت بده که بتوانیم در راه شهدا قدم برداریم و از چشمه جوشان معرفت و صفایشان جرعه ای بنوشیم.

کوه باشی سیل یا باران… چه فرقی می‌کند
سرو باشی باد یا توفان…. چه فرقی می‌کند
مرزها سهم زمینند و تو سهم آسمان
آسمان شام یا ایران چه فرقی می‌کند

مرز ما عشق است هر جا اوست آنجا خاک ماست
سامرا، غزّه، حلب، تهران چه فرقی می‌کند

قفل باید بشکند باید قفس را بشکنیم
حصر الزهرا و آبادان چه فرقی می‌کند

هر که را صبح شهادت نیست شام مرگ هست
بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی می‌کند

شعله در شعله تن ققنوس می سوزد ولی
لحظه ی آغاز با پایان چه فرقی می کند

لینک دریافت فیلم