تعريف اخلاق:
كلمة «اخلاق» جمع خُلق و به معناي نيرو و سرنوشت باطني انسان است كه تنها با ديدة بصيرت و غير ظاهر قابل درك است. در مقابل، خَلق به شكل و صورت محسوس و قابل درك با چشم ظاهر گفته ميشود.(1) اصطلاح «اخلاق» در متون اخلاقي و استعمالات عرفي به سه معنا به كار ميرود:
- غرايز و ملكات و صفات روحي و باطني كه در انسان است اخلاق ناميده ميشود.
- اعمال و رفتاري كه از اين خلقيّات ناشي گردد نيز اخلاق و يا رفتار اخلاقي گفته ميشود.
- در برخي موارد «اخلاق به رفتار پسنديده يا حالت نفساني خوب اطلاق ميشودكه بنا بر اين استعمال معناي محدودتري به خود ميگيرد. امّا با مراجعه به اصليترين منابع كلاسيك و متعارف علم اخلاق در حوزة علوم اسلامي و دقت در موارد كاربرد آن در قرآن و احاديث، علم اخلاق را ميتوان به شرح زير تعريف كرد
تعريف علم اخلاق:
علم اخلاق، علمي است كه صفات نفساني خوب و بد و اعمال و رفتار اختياري متناسب با آنها را معرفي ميكند و شيوة تحصيل صفات نفساني خوب و انجام اعمال پسنديده و دوري از صفات نفساني بد و اعمال ناپسند را نشان ميدهد».(2) بر اساس اين تعريف، علم اخلاق علاوه بر گفتگو از صفات نفساني خوب و بد، از اعمال و رفتار متناسب با آنها نيز بحث ميكند، و همچنان راهكارهاي رسيدن به فضيلتها و دوري از رذيلتها را نيز مورد بررسي قرار ميدهد. علم اخلاق از ارزشمندترين و ضروريترين علومي است كه انسان به آنها نيازمند است.
- راغب اصفهاني، معجم مفردات الفاظ القرآن، ص 159. (به نقل از سایت https://hawzah.net)
- ابن مسكويه، تهذيب الاخلاق و طهارة الاعراق، ص 27. خواجه نصير الدين طوسي، اخلاق ناصري، ص 48. (به نقل از سایت https://hawzah.net)
اخلاق علمی
اخلاق علمی مجموعهای از آداب و اصول اخلاقی است که قرار است توسط تمام اعضاء یک جامعه علمی در فرآیند استفاده، تولید و نشر دانش رعایت شود.
این آداب یا در قالب منشورهای حرفهای مکتوب و مدون شدهاند، یا همچون «اصولی نانوشته» مورد توافق متخصصان رشتههای مختلف قرار گرفتهاند.
منظور از اصول نانوشته ضوابطی است که افراد یک گروه کوچک یا بزرگ به درستیِ آن قلباً باور دارند، بیآنکه این اصول در قالب قانون و دستورالعمل مشخصی به آنان ابلاغ شده باشد. مثلاً پژوهشگران میدانند که در فرآیند پژوهش اخلاقاً موظفند راستگویی و صداقت پیشه کنند، اگر از آثار دیگران استفاده میکنند حتماً به آن آثار استناد کنند، یافتههای تحقیق خود را فقط بر دادههای واقعی استوار سازند و در تحلیل دادهها از سوگیری و غرضورزی بپرهیزند. اینها همه از مواردی است که همچون اصولی نانوشته در رشتههای مختلف مطرح است و تخطی از آنها فریبکاری در محیط علم محسوب میشود.
از نظر ماهیت و زیربنای فلسفی اخلاق علمی خود زیرمجموعهای از اخلاق به معنای عمومی آن است، اما افزون بر آن ملاحظات خاص دیگری را نیز در بر میگیرد. مثلاً صداقت و راستگویی از فضائل مهم اخلاقی است و همه ما در هر صنف و حرفهای که باشیم موظف به رعایت آن هستیم. همین صداقت نیز در اخلاق علمی جزء اصول بنیادی محسوب میشود، ولی ممکن است مصادیق آن در این عرصه تابع ملاحظات افزونتری باشد. به عنوان مثال اگر فردی کتابی بخواند و جملهای از آن را در خلال گفتگو با دیگران نقل کند، مادامی که پس از ذکر عنوان کتاب، در این نقل قول صادق و امانتدار باشد و آن مطلب را تحریف نکند، کسی بر او خرده نخواهد گرفت. هرچند شایسته است در همین گفتگوی ساده نیز برای رعایت حقوق مولف منبع اصلی را به درستی معرفی کند، اما ذکر مشخصات کامل کتابشناختی آن چندان ضرورتی ندارد. اما اگر همین فرد، بخواهد همین مطلب را در اثر یا نوشتهای – نظیر تکلیف درسی، پایاننامه یا مقاله – نقل کند، علاوه بر آنکه باید امانتدار باشد و در حفظ محتوا و درستی آن بکوشد، موظف است مشخصات کامل منبع مورد استفاده را نیز ذکر کند. به این ترتیب خواننده میداند مرور ادامه